آیا زنان میتوانند مدیر باشند یا ناباوری نقش، هنوز زنده است؟
اگر گمان میکنید که پذیرفته نشدن زنان در نقشهای مدیریتی و یا ردههای بالای اجتماعی ریشهکن شده، باید بگویم که سخت در اشتباه هستید. بسیاری از زنان همچنان در محل کار، جامعه و حتی خانواده با معضل ناباوری نقش ، دست و پنجه نرم میکنند و سخت در تلاشند تا خودشان و تواناییهاشان را اثبات کنند. روندی آسیبزننده و استرسزا که منجر به هدر رفت انرژی نیروهای مستعد خانم میشود.
جایگاه ناباوری نقش
بگذارید با یک مثال ساده شروع کنم. سارا، دیجیتال مارکتر شرکت ما چندین بار به تنهایی در جلسات شرکت کرده و با رفتار عجیب و توهینآمیزی مواجه شده بود. بیشتر مشتریان گفتگو را با این جمله آغاز میکردند: باید منتظر ایشون بمونیم تا تشریف بیارن؟ و ایشان کسی نبود جز یک مدیر مرد خیالی که بهصورت پیشزمینه در ذهن افراد حک شده بود. بله، یک مدیر باید حتما مرد باشد و زنان در نهایت نقش همراه مدیر را ایفا میکنند.
ترس از رنجیدهخاطر شدن مشتریها، مانع از تذکر دادن به آنها میشد و سارا در ابتدا سعی داشت تا با کم اهمیت جلوه دادن موضوع برای خودش، از کنار این رفتارها بگذرد. اما بهزودی متوجه شد که اساسا این رفتارهای تحقیرآمیز، راه را بر هر نوع گفتگوی درست میبندد. مذاکره با فردی که از ابتدا به او میگوید زنها کمتر از این هستند که بتوانند مدیر باشند، به شدت باعث تضعیف روحیه او شده و انرژی مضاعفی برای مدیریت شرایط میطلبید.
ناباوری نقش چیست؟
ناباوری نقش در واقع نوعی سوگیری جنسیتی است که در آن زنان به اشتباه و بهصورت پیش فرض در نقشهای حمایتی یا کلیشهای زنانه تصور میشوند. یعنی اساسا زنها فقط میتوانند منشی، معاون اداری، پرستار، همسر، دوست دختر و… باشند و نقشهای رهبری مثل مدیرعامل، استاد، وکیل، دکتر، مهندس و… کاملا مردانه هستند.
در موارد اینچنینی، زنان باید انرژی و زمان مضاعفی صرف نقشآفرینی و حتی اثبات نقش خود کنند. زیرا رو در رو شدن با افرادی که بهطور پیشفرض، صحبتهای شما را فاقد اعتبار و اقتدار ذاتی نقش و موقعیت شغلیتان میداند اصلا کار آسانی نیست.
برای دیدن عدم باورپذیری نقشها نیز لازم نیست حتما به نظرسنجیها و تحقیقات انجام شده دسترسی داشته باشید.
کافیست که رسانههای مجازی و بهخصوص توییتر را دنبال کنید. متعجب خواهید شد که زنان چقدر از عدم باور دیگران نسبت به نقششان سرخورده و ناامید هستند. این عدم باور نیز به شکلهای مختلفی بروز میکند.
سخن پایانی
افراد یا بهطور کلی نمیپذیرند که یک زن در نقشی به ظاهر مردانه ظاهر شود (شبیه مهندسها به نظر نمیرسی!!) و یا به شکل اغراقشدهای از حضور زنها در این نقشها ذوق زده میشوند و انگار حضور یک زن در این مشاغل، نوعی شگفتی به حساب میآید (جدی؟ خبرنگاری؟ من فکر میکردم زنها فقط خبرها را تایپ میکنن)